دوباره دستای سرد خیابون منوچشمای خیسه غرق بارون بریدم دیگه دارم کم میارم مث برگ های زرد کف خیابون چی بوده غیر دل بستن گناهم که آرامش ، این دله خستم نداره بزن بارون که من داغونه حالم هوای گریه ای دیونه بار داره چقد سخته ببینی زمان میره اونی که واسه تو یه جون پناه بود چقد میسوزه این دل وقتی میگه از اول عاشقیمون اشتباه بود بزن بارون بزن,حالم خرابه شایدباگریه هات آروم بگیرم تو طعم خاطرات تلخمو میدی میخوام باتلخی رویام بمیرم
اشتراک گذاری در تلگرام
هر روز سردرد با تصویرای تارش هر شب سردرگم سر میره رو بالش من، یه کاکتوسه تنهام . من، کابوسه شب هام یه گوشه لش که حسو حالش نبودو یه نخ سیگار با چشو چال کبودو که تاثیرش از بی خوابی زیاد این فکرو خیال هم خوب منو میخواد
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت